دنیا انگار رو سرم میشه آوار
خون میجوشه روی در روی دیوار
دارم آتیش میگیرم
نه از آتیش و مسمار
دلم خونه از اونا که
اصاً انگار نه انگار
حرف دیروز و امروز نیست
همینه قصه ی دنیا
خونِ مظلومِ جاری از
سکوت بی تفاوت ها
اما خدا بزرگه
بزرگتر از این همه آتیش
بزرگتر از این همه هیزم
بزرگتره از این همه ظلم
حتی از سکوت مردم
الله اکبر تنهای تنها
مادرِ ما موند به پای حیدر
الله اکبر الله اکبر
****
هم ترسیدن من پا پس کشیدن
اهل این شهر انگار از ما بریدن
یه عده روز روشن
به نور آتیش کشیدن
دلم خونه از اونا که
اصلاً انگار ندیدن
نمیخواستن ببینن که
همونی که دعاشون کرد
وسط شعله گیر افتاد
غریبونه صداشون کرد
اما خدا داره میبینه
این همه ظلمِ بی حسابو
فریادای بی جوابو
میبینه بی کسیِ مارو
سکوت شهر غرق خوابو
الله اکبر تنهای تنها
مادرِ ما موند به پای حیدر
الله اکبر الله اکبر
حاج مهدی رسولی
گلچین فاطمیه دوم ۱۴۰۳
جدیدترین اشعار ” مشاهده “