

روضه خون میاره اسم کربلا رو متن شعر مداحی
روضه خون میاره اسم کربلا رو
گریه کن دوباره میشه بی قرارو
روزه دار میفهمه حال روزه دارو
بــرات بمــیرم
گرسنه مونده بودی و توان نداشتی
بــرات بمــیرم
زمان برا شنیدنِ اذان نداشتی
چه سفره ای شد
یه کاسه آب برای روزه دار نذاشتن
آواره زیــنـــب
میخواست بیاد ببینتت یه بار نذاشتن
یا شیب الخضیب ای غریب
****
سحرا روضه ی خونگی میگیرم
زیر لب میگم حسین واست بمیرم
من هنوز تو فکر روضه ی حصیرم
الهی خورشید
به وقت صبح کربلا طلوع نمیکرد
کــاشکی زمــونه
شمرو با زینب تو روبرو نمیکرد
تــشنه بـــریــدن
سرِ تو رو کنار نهر آب عزیزم
حـــوالی عــــصر
به چشم مرکبا زدن نقاب عزیزم
یا شیب الخضیب ای غریب
****
نیزه ی شکسته افطار حسین
ساربان مشتاق دیدار حسین
اون سرِ رو نیزه ها آره حسین
خـــبر نـــداری
پشت سر تو زینب تو تا کجا رفت
ســـالار زیـــنـب
سرِ بریده ی تو روی نیزه ها رفت
مــــسافر مـــن
تو که رفیق نیمه راه من نبودی
آرزو داشـــتــم
موقع رفتنم تو بی کفن نبودی
یا شیب الخضیب ای غریب
****
تشنه تو رو کشتن حسین
دردت به جون من حسین
دنیا به حال تو خیلی حسادت کرد
حتی لباسای کهنتو غارت کرد
بدنِ زخمیت رو حصیر افتاد
سرت از نیزه تو مسیر افتاد
من بمیرم که جلوی مادر
پیکرت بین نیزه گیر افتاد
ایهاالغریب پسرت کو مادر
تو تک و تنهایی پسرت کو مادر
ایهاالغریب خسته و بی حالی
شمر و خولی بالا تو ته گودالی
افتاده ته گودالی حسین
یارالی حسین یارالی حسین
محمدرضا نوشه ور
ماه رمضان ۱۴۰۴
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.mohjat.net