


همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی
متن شعر
همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
گذر تک تک این ثانیه های عمرم
به قدیمی شدن نوکری ات می ارزد
حسین جا تو دلم داره
رقیه اشکای منو خریداره
خوشم با این عزاداری
خدا حسینو واسمون نگه داره
****
تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد
دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی
نوکری شغل شریفیست به شرط آنکه
فقط ارباب حسین ابن علی باشد و بس
اگه بسته است همه درها
درِ حسینه که به روی ما بازه
به ماها که حرم رفتیم
بجز هوای کربلا نمیسازه
محمدرضا بذری
شب ۱ ماه محرم ۱۴۰۴
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
Rubika: @mohjat_net
www.Mohjat.Net

