


سلام ای دختر شیرین زبانم
متن شعر
سلام ای دختر شیرین زبانم
شدی کنج خرابه میزبانم
نشد آخر در آغوشت بگیرم
دوباره بر سر دوشت بگیرم
خیالت راحت ای دردانه ی من
که من شمع و تویی پروانه ی من
مکن شکوه ز روی نیلی خود
از این رخسار خورده سیلی خود
عزیز نازنین قربان آهت
شبیه مادرم شد روی ماهت
نشان ها داری از مادر به جانت
به این روی کبود و قد کمانت
چرا داری به گوش خود اشاره
به جای گوشواره گوشِ پاره
شنیدم حرمله خندد به اشکت
ز بغضش راه میبندد به اشکت
شنیدم قاتلت مویت کشیده
ز گیسویت به هر سویت کشیده
شنیدم دختران کوچه بازار
یتیمت خوانده و دادند آزار
شنیدم بر لباست خنده کردند
دلت را از غمم آکنده کردند
تو را گرجه لباس کهنه بوده
همان را هم ز من دشمن ربوده
حاج منصور ارضی
شهادت حضرت رقیه ۱۴۰۴
برای مشاهده جدیدترین اشعار
به صفحه اصلی سایت مراجعه کنید
سایت مهجه؛ آرشیو جامع متن مداحی
برای مشاهده جدیدترین شعر و صوت ها
به شبکه های اجتماعی مهجه بپیوندید

