


ای که عطر تو بهار این شب تاریکم
متن شعر
ای که عطر تو بهار این شب تاریکم
نمیبینم ولی دلم میگه به تو نزدیکم
کی میخوای بیای مگه خودت صدام نکردی
میون اون همه بنفشه ها نگام نکردی
برا عیادت از دختر تو کسی نمیاد تو ویرونه
هرکی میبینه چهرم رو ازم رو برمیگردونه
ورم زخمای رو صورتم بقیه رو میترسونه
عمه تو آغوش خستش صورتم رو میپوشونه
با اینکه اینجا توی زنجیر اسیرم
روضه میخونم انقدر تا بمیرم
تا انتقام زخمای تو رو بگیرم
بابا حسین بابا حسین
****
بیا که میزنن دخترتو به هر بهونه
نوازم شده به کعب نی یا تازیونه
خوب میدونی که رقیت از زندگی سیره
اینا که میبینی روی تنم جای شمشیره
توی حرارت شراره ها زخمای من کاری میشه
خونی که بسته رو لبهام با هر نفس جاری میشه
طپش قلب من تو این سکوت نوای غمباری میشه
هر بار میگم بابا بابا دم عزاداری میشه
قاتلم امشب بغض تلخ گلومه
دلم تو فکر خاطرات عمومه
باور ندارم سر تو روبرومه
بابا حسین بابا حسین
سید مجید بنی فاطمه
شب ۵ ماه صفر ۱۴۰۴
برای مشاهده جدیدترین اشعار
به صفحه اصلی سایت مراجعه کنید

