ناله کهف الورا بلنده محمدرضا نوشه ور + متن شعر

بازدید: 69 بازدید
محمدرضا نوشه ور
.

ناله کهف الورا بلنده

متن شعر

ناله ی کهف الورا بلنده

صدای زائرا مجاورا بلنده

تا کربلا صدای سامرا بلنده

غم بی شماره دلنگرونه

ساعت بی تابی صاحب الزمونه

چی میگذره به آقامون خدا میدونه

با کی هم گریه شه

با کی هم ناله شه

گل نرگسه حسن پنج شیش سالشه

فاطمه خیلی پریشون احوالشه

دلیل گریه های چشم تری

بابات داره جون میده و مضطری

یا حجة ابن الحسن العسکری

****

اسمش حسن بود قامت خم داشت

غصه و غم زیاد داشت و عمر کم داشت

بازم خوبه که این امام حسن حرم داشت

حسن بود اما نشد گرفتار

جلوش نخورده سر مادرش به دیوار

چادرشو لگد نکرده …………

بسته بودن دو تا دستای حیدرو

نشد از سینه بیرون کنه میخ درو

آتیشو دید صدا زد فاطمه جان نرو

محسن کشا طوری لگد میزنن

نیاد به دنیا بچه ی آخری

یا حجة ابن الحسن العسکری

****

تشنه بود اما رسوندن آبو

تسکین بدن یه ذره اون حال خرابو

همش یادش میومد اون بزم شرابو

غصه و غم که نداره حاشا

وای از یزید و مجلس و بریز بپاشا

ناموس دین رو میبرن واسه تماشا

یه نفر هم نگفت بی گناهن اینا

به جای مقنعه ها رو سره آستینا

لبش رو انقدر زده با خیزرون

نتونه بوسه بگیره دختری

یا حجة ابن الحسن العسکری

برای دانلود صوت کلیک کنید

محمدرضا نوشه ور
شهادت امام عسکری ۱۴۰۴
برای مشاهده جدیدترین اشعار
به صفحه اصلی سایت مراجعه کنید

متن کامل

.