


متن شعر
کاش لحظه های آخرم رو زانوی آقا بمیرم
بگم سلام الله علیک من رو به کربلا بمیرم
گفتم بهت فرقی نداره تو جوونی یا که پیری
توی سرازیری باب القبله جونم رو بگیری
پیدات کنم با خودت مناجات کنم
هی فقط تماشات کنم ای حسین جان
تعظیم کنم / گنبدت رو ترسیم کنم
بعد جونمو تقدیم کنم ای حسین جان
****
تابوتمو بردارید و روضه علی اکبر بخونید
یه ذره خاک کربلا روی جنازم بتکونید
دستش تو دست دخترش میاد سر قبرم میدونم
مثل رسولِ تُرک منم باید آقام گلدی بخونم
ای بی کفن بیا شب دفن من
به نوکرت سر بزن ای حسین جان
تنهام نزار پاتو رو چشمام بذار
دخترت رو همرات بیار ای حسین جان
****
صلا علی مظلوم من آبت ندادن رفتی از حال
پیراهنت رو دستمه دستم گرفته بوی گودال
شمر تنت رو پا که زد دیدم چه دردی روبرومه
آستینشو بالا که زد گفتم حسین کارش تمومه
فریاد کشید سرِ منم داد کشید
تیغشو جلاد کشید
روبروم ایستاد کشید آخ بمیرم
دیر برید آخ یه دلِ سیر برید
تا من بشم پیر برید
با دوازده تکیبر برید آخ بمیرم
****
صلا علی عطشان من زخم لبت یادم میمونه
نفس نمونده جان من زینب برات روضه بخونه
از دور با زخم تنت گفتم دیگه بی سر نمیشی
هرچی بهم میپیچمت از این مرتب تر نمیشی
بی سر شدی هر لحظه کمتر شدی
اندازه ی اصغر شدی
صد تکه پیکر شدی آخ بمیرم
غارت شدی آخ هتک حرمت شدی
خیلی اذیت شدی
تو سخت راحت شدی آخ بمیرم
.
کربلایی وحید شکری
وفات حضرت معصومه ۱۴۰۴
برای مشاهده جدیدترین اشعار
به صفحه اصلی سایت مراجعه کنید
Telegram | Eitaa | Bale | Rubika
مهجه در فضای مجازی؛ به ما بپیوندید

