گریه هر شب سلام علیک
سوخته از تب سلام علیک
ای که به میدان بلا بوده ای
همره زینب سلام علیک
هم قدم سلسله ها بودی و
غرقه در ذات خدا بودی و
شاهد گودال بلا بودی و
تا نفس آخرت گریه کنِ کرب و بلا بودی و
در وسط شعله آن خیمه ها
بال و پرت سوخته وای حرم دور و برت سوخته
از غم گودال دل شعله ورت سوخته
اشک به چشمان ترت سوخته
قلب تو از داغ گلوی پدرت سوخته
آه بمیرم برات مثل رقیه جگرت سوخته
ناله جان سوز مدینه سلام
حضرت خانوم سکینه سلام
برا غمهات بمیرم من
الهی پات بمیرم من
برای زخم رو دستات بمیرم من
مثه مادر چه خانومی
مثه بابات چه مظلومی
چشاتو بستی رو دنیا به آرومی
کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است.
مهجه | www.Mohjat.net
@mohjat_net