امروز نبردی دل دیوانه ز دستم
روزی که نه من بودم و دل دل به تو بستم
تو باب عنایات خدا بودی و هستی
من بر در این خانه گدا بودم و هستم
دریاب دلی را که ربودی و گرفتی
روزی که نهادی به سرم تاج گدایی
دیگر به در خانه اغیار نشستم
با عشق شما آمدن و ماندن و رفتن
عهدی است که از روز ازل بستی و بستم
بگذار مرا مردم عالم بشناسند
من عبد نمک خواره نمکدان شکن هستم
کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است.
وبلاگ مهجه: www.mohjat.blogfa.com
مهجه | www.Mohjat.net
@mohjat_net