متن شعر
روی چشمان نسیم راه دارد می رود اصل صراط المستقیم
آه تنها مانده است سوره ای شش آیه در دستان قرآن کریم
باز شد دست حسین سیب سرخی رفت در آغوش جنات نعیم
حرمله آمد رباب فاستعذ بالله خواند از شر شیطان رجیم
کودک است و کوچک است از بیان مقتل او کاش می شد بگذریم
گریه کن های حسین روضه شد آغاز بسم الله الرحمن الرحیم
تیر را بیرون کشید تیر نه اصلا سه تا شمشمیر را بیرون کشید
اولش سر را گرفت بعد از آن بابا به سرعت زیر حنجر را گرفت
جاذبه برعکس شد آسمان آمد زمین و خون اصغر را گرفت
از تنش چیزی نماند تیر در یک لحظه با هم روح و پیکر را گرفت
با سه شعبه همزمان جان اصغر جان بابا جان مادر را گرفت
هر چه میشد گریه کرد حرمله خندید اما تیر با خود گریه کرد
همزمان برخورد کرد تیر هم با حنجر و هم با کمان برخورد کرد
با حساب قاسمش با گلویی تیر بد تر از سنان برخورد کرد
کربلا خود کوچه شد تیر هم مانند سیلی ناگهان برخورد کرد
وقت تشییع علی دست بابا با سه تکه استخوان برخورد کرد
همزمان برخورد کرد تیر هم با حنجر و هم با کمان برخورد کرد
مبدأش شد مقصدش از کمان برخواست و با قد کمان برخورد کرد
کربلا خود کوچه شد تیر هم مانند سیلی ناگهان برخورد کرد
وقت تشییع علی دست بابا با سه تکه استخوان برخورد کرد
روضه سوی شام رفت تازیانه بر دهان کودکان برخورد کرد
شیشه صبر رباب خُرد شد تا که به دندان خیزران برخورد کرد
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
دانلود نوحه جدید / جدید ترین متن نوحه و متن مداحی تمام مداحان از سایت مهجه
کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است
وبلاگ مهجه: www.mohjat.blogfa.com
سایت مهجه | www.Mohjat.net
@Mohjat_net
#Mohjat