شرمندتم نازنینم باید تو خیمه بشینم
شرمنده از حسین و عباس و ام البنینم
از عطش رنگت پریده بالام ای بالام
از گرما لبهات خشکیده بالام ای بالام
بابات از علقمه اومد بالام ای بالام
اما با قد خمیده بالام ای بالام
بابات اومد رمق تو زانوهاش نیست
جوهر تو صداش نیست
با مشک پاره پاره ولی عمو باهاش نیست
****
لالایی چشماش ترسیده بالام ای بالام
لالایی بچم خوابیده بالام ای بالام
لالایی باباش تو میدون بالام ای بالام
عباشو دورش پیچیده بالام ای بالام
نرو مادر اونجا یه قطره آب نیست
چیزی به جز سراب نیست
یه بار دیگه بیدار شو میدون که جای خواب نیست
مادر بمیره که از صبح بیداری و بی قراری
حالا چرا ساکتی تو آخه تو که خواب نداری
****
کاشکی حرفامو میشنفتی بالام ای بالام
کاشکی یه چیزی میگفتی بالام ای بالام
دیشب خواب دیدم که فردا بالام ای بالام
از روی نیزه می افتی بالام ای بالام
آخه فردا که نیزه ها بلندن
به حال من میخندن
تو رو با بند قنداق رو نیزه ها میبندن
وقتی که فردا سرا رو رو نیزه ها میشمارن
با نیزه ها پیکرت رو از زیر خاک در میارن
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
دانلود نوحه جدید / جدید ترین متن نوحه و متن مداحی تمام مداحان از سایت مهجه
کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است
وبلاگ مهجه: www.mohjat.blogfa.com
سایت مهجه | www.Mohjat.net
@Mohjat_net
#Mohjat