موی او شد تا ز خونش لاله فام * محمد صمیمی

بازدید: 923 بازدید
مهجه در تلگرام .
متن شعر

موی او شد تا ز خونش لاله فام

طره اش را شد سیه روزی تمام

هر چه تیر آمد به جسمش در نبرد

جای او چشمی شد و خون گریه کرد

بر جراحاتش که جای شرح نیست

با هزاران دیده جوشن می گریست

آنچه با او کرد دشمن در نبرد

صدمه باد خزان با گل نکرد

***

بهار من قرار من برو دار و ندار من

داری میری خرامان از کنار من

میری به میدون دردت به جونم

یاسین به قد و بالات میخونم

از دستم داره میره جوونم خدایا خدایا

برو تموم امیدم خدا به همرات

برات الهی بمیرم که خشک لبهات

فراق تو چی میاره به روز بابات خدایا خدایا

خرامان خرامان میروی سوی میدان

علی جان علی جان میبری از حرم جان

****

دلم رو با خودت بردی میدونم بر نمیگردی

ببین بابا به روز من چی آوردی

قبل رفتن بابا رو نگاه کن

زلفت رو تو دست باد رها کن

بار آخر بابا رو صدا کن علی جان علی جان

برو ولی بابا از تو دل نبریده

بابای پیر تو دنبال تو دویده

دیگه محاسنم از داغ تو سپیده علی جان علی جان

سوار رشیدم از تو من دل بریدم

امیدم امیدم بعد تو نا امیدم

 

 

 

 

لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید

دانلود نوحه جدید / جدید ترین متن نوحه و متن مداحی تمام مداحان از سایت مهجه

کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است

وبلاگ مهجه: www.mohjat.blogfa.com

سایت مهجه |  www.Mohjat.net

@Mohjat_net
#Mohjat

متن کامل