متن شعر
توی خرابه هر شب منتظرت نشستم
الآن چند شبه بابا که چشمامو نبستم
تا یه صدا شنیدم دنبال تو دویدم
بیا ببین که مثل مادر تو خمیدم
از تو میپرسم اما عمه جواب نمیده
از وقتی رفتی میدون هیچکی تو رو ندیده
خودت گفتی که ما رو به مهمونی میبری
یه عالمه النگوی برای من میخری
کشون کشون میبردن با پای زخمی ما رو
عمه با گریه میشست زخمای دست و پامو
خودم دیدم با نیزه سر عمومو بردن
جلو چشای خیسم با مشک آب میخوردن
یه مرد زشت و اَخمو دنبال من میدوید
منو کتک میزد و گوشوارمو می کشید
دخترکای شامی اشکامو در میارن
من دوسشون ندارم ادامو در میارن
دور منو میگیرن میگن موهات سفیده
اونا نمیدونن که چشای من چی دیده
با دست و پای بسته ما رو به کاخ بردن
خودم دیدم سرت رو میون طشت آوردن
با خیزران میزدن روی لبای بستت
خودم دیدم که افتاد دندونای شکستت
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
دانلود نوحه جدید / جدید ترین متن نوحه و متن مداحی تمام مداحان از سایت مهجه
کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است
وبلاگ مهجه: www.mohjat.blogfa.com
سایت مهجه | www.Mohjat.net
@Mohjat_net
#Mohjat