گلویت را شبی ترسیم کردم
و جای تیر را ترمیم کردم
کشیدم لحظه خندیدنت را
محبت را به خود تفهیم کردم
زمان خفتن و بیداری ام را
به وقت خواب تو تنظیم کردم
گرفته جرعه ای از چشم مستت
میان تشنگان تقسیم کردم
نشستم پای درس حنجر تو
سپس بر اهل دل تعلیم کردم
همه آنچه ندارم را در آن شب
به پیش پای تو تقدیم کردم
گلویت را ز هم پاشیده بودند
بساط آب را برچیده بودند
تمام تار تهای صوتی تو
ز بی آبی به هم چسبیده بودند
تو را چندین ملک تا پشت خیمه
میان بال خود پیچیده بودند
میان آسمان ها هر فرشته
ز هم جُرم تو را پرسیده بودند
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
دانلود نوحه جدید / جدید ترین متن نوحه و متن مداحی تمام مداحان از سایت مهجه
کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است
وبلاگ مهجه: www.mohjat.blogfa.com
سایت مهجه | www.Mohjat.net
@Mohjat_net
#Mohjat