متن شعر
شد شب هشتم و بسه صبوری
امشب آخه شکسته شد غروری
سوال من اینِ علیِ اکبر
قطعه به قطعه شد تنش چجوری
سوال من اینِ چطور شهید شد
که تا حسین رسید نا امید شد
مگه چی دید اونجا که تو یه لحظه
محاسن حسین همش سفید شد
میمیرم از همین حالت اربابمونو ببین
تا جسم اکبرش با زانوهاش هی میخوره زمین
بلنده هق هقش آخ میمیرم از همین
****
یه داغِ تو دل حسین نهفته
به هیچ کی حتی خواهرش نگفته
هر عضوی رو بر میداره می بوسه
یه عضو دیگه رو زمین میفته
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
دانلود نوحه جدید / جدید ترین متن نوحه و متن مداحی تمام مداحان از سایت مهجه
کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است
وبلاگ مهجه: www.mohjat.blogfa.com
سایت مهجه | www.Mohjat.net
@Mohjat_net
#Mohjat