پنجره فولاد دوباره خیس بارونه سید مهدی میرداماد + متن شعر

بازدید: 984 بازدید
سید مهدی میرداماد
.

متن شعر

پنجره فولاد دوباره خیس بارونه

دور سقا خونه همه چشما گریونه

دسته سینه زنا از صحن گوهر شاد

اومده و یکی داره روضه میخونه

سرت سلامت اقا بابات و کشتن

تو اوج غربت تنها بابات و کشتن

گوشه زندان بلا بابات و کشتن

شاه خراسان سرت سلامت

حضرت سلطان سرت سلامت

امام رضا جان سرت سلامت

****

معلوم از زنجیری که دور پاهاشه

مثل زهرا سخته براش که بخواد پا شه

برا غریبیش بمیرم لحظه اخر

نشد که بالای سرش دخترش باشه

چه بی کس و بی یاور تنش رو بردند

چند تا غلام نوکر تنش رو بردند

رو تخته در اخر تنش رو بردند

شاه خراسان سرت سلامت

حضرت سلطان سرت سلامت

امام رضا جان سرت سلامت

****

خیلی غریبه ولی باز پیروهن داره

روی زمینه ولی چند تا کفن داره

نمیبینه خواهرش و تو نیزه دارا

شکر خدا که دیگه سر رو بدن داره

تو کربلا بی یاور حسین و کشتن

با نیزه و با خنجر حسین و کشتن

جلو چشای مادر حسین و کشتن

.

برای دانلود صوت کلیک کنید

سید مهدی میرداماد
برای مشاهده جدیدترین اشعار
به صفحه اصلی سایت مراجعه کنید

Telegram | Eitaa | Bale | Rubika
مهجه در فضای مجازی؛ به ما بپیوندید

متن کامل

.