متن شعر
روزی شعر من امشب دو برابر شده است
چون که سرگرم نگاه دو برادر شده است
چون که بانوی کلابیه پسر اورده
چشم وا کن پدر خاک قمر اورده
هر که از قافله فطرسیان جامانده
نظرش خیره به گهواره سقا مانده
زور بازوی تو بی حد و عدد خواهد بود
بعد از این ام بنین ام اسد خواهد بود
با وجود تو زمین حیدر دیگر دارد
کعبه جا دارد اگر باز ترک بردارد
از در خانه او پا نکشیدم هرگز
چون حسینی تر از عباس ندیدم هرگز
ماه ذی الحجه که عباس به حج عازم شد
همه بر کعبه ولی کعبه به او محرم شد
در طوافش سخن از عقل فراتر میگفت
در حقیقت لک لبیک برادر میگفت
این ابالفضل که از قبله فراتر میرفت
مرتضی بود که بر دوش پیمبر میرفت
علی اکبر به ثنا گویی او می اید
چقدر منبر کعبه به عمو می اید
خطبه خواند و همه را محو صدای خود کرد
در حقیقت همه را قبله نمای خود کرد
گفت این خانه که حق امد و ایجادش کرد
مسجدی بود که بابای من ابادش کرد
کاشف الکرب تویی خنده ارباب تویی
پدر خاک علی و پدر اب تویی
روی چشم تو بود جای حسن جای حسین
هست ما بین دو ابروی تو بین الحرمین
پیش خورشید و قمر سایه تو سنگین است
و فقط محضر زینب سر تو پایین است
ساقی ما چه شرابی چه سبویی دارد
بنویسید رقیه چه عمویی دارد
صحبت از مردی تو کار بنی هاشم بود
نام تو در دل میدان رجز قاسم بود
زور بازوی علی ریخته در بازویت
ذوالفقاری نبود تیز تر از ابرویت
تیغ چرخانده ای و پیش تو طوفان هیچ است
لشکری پیشت اگر امده میدان هیچ است
وسط جنگ زمین را به زمان دوخته ای
فن شمشیر زنی را ز که اموخته ای
ای جوان پیر رهت کیست از ان شاه بگو
اشهد ان علی ولی الله بگو
او علمدار حسین است ببخشید مرا
مدح او کار حسین است ببخشید مرا
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است
من از این سرود خیلی خوشم اومده و سلام صبح بخیر جانم