متن شعر
نور و مهتاب و نیمه ماه چشمای خیره مونده به راه
از خورشید بی خبرم تا تو بیای منتظرم
تو بیا ای ابر کرامت تا بباره بارون رحمت
ای همیشه مهربون سرت سلامت
ای روحم ابا صالح ریحانم ابا صالح
فریاد شب و روزم ای جانم ابا صالح
****
چشم امید هر سحری با امید تو شد سپری
دلبند فاطمه ای با یه نگاه دل می بری
تویی تنها ماه منیرم ارزوم برات بمیرم
قلبم و دادم به تو پس نمیگیرم
مست تو ابا صالح چشمانم ابا صالح
محتاج یه نگاتم ای جانم ابا صالح
****
اسمون تشنه قدمت خاک دنیا میده قسمت
تا اینکه پا بزاری روی زمین با علمت
مثه پاییز خشک و زرده دل تنگم بهونه کرده
میدونم بهار یه روزی بر میگرده
ای ماه ابا صالح پنهانم ابا صالح
میخونم تا قیامت ای جانم ابا صالح
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است
مست تو ابا صالح چشمانم ابا صالح
مهتاج یه نگاتم ای جانم ابا صالح
مهتاج نیست
محتاج هست
ممنون. اصلاح شد