نفس صبح مشک افشان شد عالم پیر دوباره جوان شد
دل هامان بر بیابان بود امشب سیراب از باران شد
ماه از هر ماه زیبا تر از برکت نیمه شعبان شد
درد بلا درمان رایت با مرهم مولا درمان شد
میعاد مولود مبارک میلاد موعود جهان شد
قران شده در شانش نازل جاء الحق و زهق الباطل
ای عشق تو خون در شریانم غیر از تو هیچ نمی دانم
ای به فدایت سرمایه من روحم جسمم قلبم جانم
بی تو بی روحم و مردابم تو که باشی من در جریانم
از تو اشاره از من مردن فرمانده گوش به فرمانم
اصلاح و اصول تو نی از اینم و نی از انم
ای مصلح کل ای اصل ولا از دوری تو مردیم بیا
ای اینه رفتار علی ای حنجره گفتار علی
زمزم طاها کوثر زهرا ای شبنم صبح بهار علی
بوده علی و علی خواهد بود از بودت ای تکرار علی
من که نمیدانم تو کجایی امدم امشب به قرار علی
ای سایه لطفت بر سر من ای یار علی سردار علی
تو قدرت فرمانده مایی تو فرمانده کل قوایی
ای یک تنه مانده به جای حرم ای سعی و صفا و منای حرم
ای معدن سرِ خدا تو و من کشته معدن در پای حرم
ای یوسف سعقوب نگاهم مجنون تو ام لیلای حرم
ای منتقم عشق اذان ده با صوت علی بالای حرم
ای خورشید شهیدان خدا این شد حسرت شهدای حرم
این جمعه که می اید حق از رخ او پرده گشاید
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است