داد از دوری آه از فاصله * سید مجید بنی فاطمه

بازدید: 1458 بازدید
مهجه در تلگرام .

متن شعر

داد از دوری آه از فاصله داد از آتیش وای از آبله

نفسم بالا نمیاد کسی خوشیمو انگار نمیخواد

اگه بیای خرابه چی میشه

این گرسنگی من یه طرف این که ما رو میزدن یه طرف

بگو بیای خرابه چی میشه

جای تازیونه است رو کمرم به کسی نگفتم بابا

تو بازار آتیش ریخت روی سرم به کسی نگفتم بابا

کلی بی حیا بود دور و برم به کسی نگفتم بابا

****

وای از غربت آه از درد سر آه از پهلو وای از این سفر

توی چشمام لَختِ خون خودتو زودتر برسون

نبینمت بمیرم چه کنم

خاک خرابه شد منزل من به خدا تنگه واست دل من

تو رو بغل نگیرم چه کنم

طعنه میزدن دخترای شام به کسی نگفتم بابا

کلی جای زخم روی پاهام به کسی نگفتم بابا

چند روزی میشه تار شده چشام به کسی نگفتم بابا

****

یادم مونده رفتی بی خبر امشب دیگه هستی تا سحر

چرا سوخته موی سرت پره خاکه روی سرت

چرا چشای تو باز نمیشه

جای چوب خیزرانه رو لبات جای سنگ چرا دور چشات

منو ببر برای همیشه

عمو از رو نیزه منو ندید به کسی نگفتم بابا

سیلی بهم میزد هر کی میرسید به کسی نگفتم بابا

زجر نا نجیب مومو می کشید به کسی نگفتم بابا

 

دانلود فایل صوتی از اینجا

 

لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید

کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است

www.mohjat.blogfa.com

www.Mohjat.net

متن کامل

فاطمیه 1402