استخون توی گلو خار تو چشماش بود
علی لحظه لحظه هاش یاد زهراش بود
یاد جای تازیونه رو دستاش بود
علی راحت شد از غم و دردا
با دل خون شد راهی از دنیا
فاطمه سینه میزنه وا علیا واویلا
****
مسجد و محراب و منبر خداحافظ
سلمان و مقداد و قنبر خداحافظ
عالم یتیم حیدر خداحافظ
اومدن اهل عالم لاهوت
دور اون قبر و زیر این تابوت
زینب ناله میزنه وا علیا واویلا
****
بی کس و غربتش از رفتنش پیداست
آسمون گواهه که چقدر علی تنهاست
حتی تشییع جنازش مثه زهراست
رفت و لبریز شد کاسه صبرش
شبیه زهرا مخفی قبرش
حسین سینه میزنه وا علیا واویلا
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است