تاریخ انتشار:
بازدید: 1,029 بازدید



دومین بار است در شهر نبی در سوخته متن شعر مداحی
دومین بار است در شهر نبی در سوخته
خانه امنی به دست یک ستمگر سوخته
کمتر از خون گریه کردن حق این مرثیه نیست
استان صادق ال پیمبر سوخته
ارث زهرایی این اقاست که کاشانه اش
بین شهر مادری چون بیت مادر سوخته
او نمی سوزد میان شعله ها و مانده اند
با جسارت عده ای گفتند کوثر سوخته
اتشی که از در و دیوار بالا رفته است
بی گمان بر غربت اولاد حیدر سوخته
هم بلاهایی که مادر دیده پیرش کمرده
هم دلش بهر بن الزهرا مکرر سوخته
شک ندارم هر زمانی اب دیده ساعتی
گوشه ای رفته به یاد حلق اصغر سوخته
بس که می پیچد به خود از سوزش زهر جفا
پیکر شیخ الائمه پا تا سر سوخته
چشم های اهل بیتش کاسه اشکست و خون
بیشتر از هر کسی موسی ابن جعفر سوخته
سالیانی پیش تر از قومشان در کربلا
خیمه و پیراهن و دامان و معجر سوخته
حاج محمود کریمی
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.mohjat.net
