بانو شب میلاد تو انگار
صحن حرم ایینه بندان بود
حال قشنگی داشت گلدسته
لبریز از ایات قران بود
یادم می اید مادرم می گفت
حوض حرم دریاست ساحل باش
اینجا که می ایی به رسم عشق
پا تا به سر سر تا به پا دل باش
اینجا همه مانند اهویند
ضامن شدن ارثیثت می دانند
چشمان مردم غرق امید است
وقتی زیارت نامه می خوانند
معصوم اخت الرض المعصوم
نطلب شفاعه منک یا حورا
کل عثرتک بالجود معروفین
حیدر ابوک امک الزهرا
هر بار در صحن تو مشهد را
از راه خیلی دور میبینم
شب هم که باشد شهر را سرشار
از نور بیت النور می بینم
گم میشود تنهاییم در شهر
وقتی که باشم با تو رو در رو
هر بار در ایوان ایینه
می بینی ام می بینمت بانو
در های ما را مرقدت در قم
راهی به سوی مشهد و ری کرد
اری برای درک خوشبختی
باید ارم را تا حرم طی کرد
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است