متن شعر
دوباره آسمونا ستاره بارون شده
ولی نعمت اومده نعمت فراوون شده
یه صدای اشنایی باز به گوشم اومده
صدای سوت قطار تهران مشهده
چه حس اشنایی چه شاه و چه گدایی
یه ایرانو یه مشهد عجب امام رضایی
میدونی چقدر میخوامت نگی که دوست ندارم
لب تر کنی امام رضا سرمو برات میارم
سلطان علی موسی الرضا
****
ایینه کاریای تو حرم تو محشره
حرف من نیست حرف خبره های اهل هنره
جون ادم رو همین ایینه کاری میگیره
کعبه با ضریحت عکس یادگاری میگیره
چه صحن با صفایی چه ایوون طلایی
یه ایرانو یه مشهد عجب امام رضایی
خادماتو عشق اقا دور همشون میگردم
خواب دیدم با مژه هام حرمتو جارو کردم
سلطان علی موسی الرضا
****
حرمت برای ما بهشت جاودانیه
توی موزه هاش پر از مدال قهرمانیه
حضرت مسیح زنده میشه اقا با دمت
با عصا ایساده موسی دم درب حرمت
عجب حال و هوایی عجب کبوترایی
یه ایرانو یه مشهد عجب امام رضایی
یه جور دیگه تو داری هوای حسینیا رو
امشب میخوام من ازت برات کربلا رو
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است