از گلدسته می پیچه صدای اذون
چشمم روشن از ماه ماه رمضون
الا یار با وفای قدیم من ای اقای سفره دار کریم من
کریم کرم داره تو قلبم حرم داره
امام ابوفاضل برا حیدر علمداره
****
از عشق تو عاشق تا خدا میرسه
من محتاجم روزیم از شما میرسه
دم خونت هم همه و صدا اومد در و وا کن باز دوباره گدا اومد
گدای تو حاتم شد به اذن تو ادم شد
نگفته به تو حاجت همون لحظه فراهم شد
****
سر میذارم من روی خاک قدمت
خواب میبینم میچرخم توی حرمت
یه عمره که تو خونه تو مهمونم نفسهام و به کرم تو مدیونم
به لطفت بدهکار و به عشقت گرفتارم
میدونم دوسم داری میدونی دوست دارم
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار در سایت کتاب وبلاگ و نرم افزار به هیچ وجه مجاز نیست