متن شعر
ای عشق ببین حال پریشانی ما را
ای شوق نشان اتش حیرانی ما را
ای شور بیاور می طوفانی ما را
تا صبح ببین ناد علی خوانی ما را
ما مرد شرابیم اگر هست بیارید
ما را به در بیت علی مست بیارید
دیدند همه قبله دنیا شدنش را
ذوق علی و گرم تماشا شدنش را
دیدند و ببینید محیا شدنش را
لبخند علی و شب بابا شدنش را
تنها نه پدر عاشق خندیدن او بود
تا صبح نبی منتظر دیدن او بود
انگار شب قدر مقدر شده امشب
انگار نبی باز پیمبر شده امشب
برخیز زمین گوش زمان کر شده امشب
برخیز و ببین فاطمه مادر شده امشب
یک جلوه ز تصویر خداوند رسیده
امشب پسر شیر خداوند رسیده
بگذار که یعقوب گشاید نظرش را
تا با تو فراموش نماید پسرش را
هیچ است اگر عشق بریدست سرش را
رو کرده خدا با تو تمام هنرش را
لبخند بزن گردش این روز و شب از توست
شیرینی افطار پیمبر رطب از توست
یک چشم بگردان و زمین زیر و زبر کن
یک ناز بفرما همه را خون به جگر کن
بند امده این راه از ان کوچه گذر کن
ما خاک قدم هات به ما نیز نظر کن
چشمان تو محراب سحر های حسین است
اقا پسران تو پسر های حسین است
وای از جلوات جبروتی که تو داری
از شدت نور ملکوتی که تو داری
فریاد از ان اوج سکوتی که تو داری
حق گرم تماشای قنوتی که تو داری
پیش تو ذلیلم به ضریحی که نداری
یک عمر دخیلم به ضریحی که نداری
دور و برتان این همه بیمار اگر هست
یا این همه در شهر بدهکار اگر هست
اینقدر گدا بر در و دیوار اگر هست
تقصیر که شد این همه سربار اگر هست
دیدند کرم روی کرم میدهی اقا
ماندیم عجب بوی کرم میدهی اقا
چشم تو سخن از غم و از صبر به من گفت
از شمع شدن شعله شدن اب شدن گفت
با لطف تو چشمان من اینگونه سخن گفت
یک چشم حسینی شد و یک چشم حسن گفت
هر چند خدا خواست کرم داشته باشی
انگار بنا نیست حرم داشته باشی
سوزاند اگر غصه تو بال و پرم را
سوزاند غم زینبه هم جگرم را
من نذر نمودم که کنم هدیه سرم را
ای کاش بیارند از انجا خبرم را
سوگند در این سینه غم خواهر تو هست
هستیم سپر تا حرم خواهر تو هست
***
تو میخونه با چشمام عکس تو رو روی دیوار میکشم
هر کی خوابه من بیدارم از عشق تو هوار میکشم
اگه مستی دیگه می میزنی وا کنی افطار و
تو خماری دیگه هیچی نمیبی به جز یار و
تب تبه شور دلبره
شب شبه عشق حیدره
لب لبه جام کوثره
اقام امام مجتبی از همه دلبرا سره
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار در سایت کتاب وبلاگ و نرم افزار به هیچ وجه مجاز نیست