یکی میخواد صدات کنه میخواد جوابشو بدی
بهش بگی سلام رفیق بهش بگی خوش اومدی
بهش بگی هر چی بودی حالا دیگه مال منی
خیلی خوبه که جز به من رو به کسی نمیزنی
من عار تو بودم ولی تو بودی یار غار من
اگه نباشه لطف تو سیاهه روزگار من
تموم دورامو زدم تا غم روی دلم نشست
کارد که به استخون رسید یادم اومد خدایی هست
هزار دفعه خوردم زمین از بس روتو زمین زدم
از بس که قول دادم ولی سر قرار نیومدم
حالا که اومدم پیشت حقمه راه ندی منو
میخوام که واسطه کنم یه آقای بی کفنو
حسین منو فرستاده به من نشون داده راهو
به خاطر آقام ببخش این بنده رو سیاهو
از این به بعد به خاطر حسین گناه نمیکنم
با گناهام نوکریمو دیگه تباه نمیکنم
خدا اجازه هست میخوام برای بخشش گناه
دو خطی روضه بخونم از بدن تو قتلگاه
تشنه تر از حسین کیِ غریب تر از حسین کجاست
پیش چشای خواهرش سرش بریده از قفاست
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار در سایت کتاب وبلاگ و نرم افزار به هیچ وجه مجاز نیست