ببین گرفته صدای من از صدا زدنت
مگر به نیزه چه گفتی که بی هوا زدنت
تمام خاطرم از سفر فقط این است
تمام راه به پیش نگاه ما زدنت
هنوز صدای ناله طفلت نرفته از یادم
که گفت با نَفَس آخرش چرا زدنت
هنوز پیش نگاه من است چون کابوس
به زیر دشنه و سر نیزه دست و پا زدنت
***
مزن ظالم حسین مادر ندارد
غریب است و کسی بر سر ندارد
***
از سر نی حرف میزنه نگاه تو با دل من
تو به این نیزه دار بگو دو نشه از محمل من
من فدات شم هلال من یه نگاه کن به حال من
دل زینب تو موهات خونه کرده
زلف تو رو فاطمه شونه کرده
حاج سید مجید بنی فاطمه / شب اول ماه صفر 1398
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار در سایت کتاب وبلاگ و نرم افزار به هیچ وجه مجاز نیست