چشماتو ببند خیال کن که با زائرایی
چشماتو ببند خیال کن الآن کربلایی
وقتی عاشق یتو هم اونجایی
چشماتو ببند اگه گذاشت گریه بی امونت
چشماتو ببند چای عراقی بخور نوش جونت
حالا که شده گریه مهمونت
از ما که گذشت الهی هیچ کس از سفر جا نمونه
از ما که گذشت الهی هیچ کی دیگه تنها نمونه
دلم بد جوری شکست هر کاری کردم نشد که برم
آقا این همه زائر زیادی بودم نبردیم حرم
****
میترسم حسین به دنیا اعتمادی ندارم
میترسم حسین سرم رو رو ضریحت نذارم
من که تشنه روز دیدارم
دل تنگ تو ام ندیدم حرمت رو خرابم
دل تنگ تو ام یه جوری که نمیشه بخوابم
خسته ام حسین بسکه بی تابم
نه دیر نشده میدونم قدر این لحظه ها رو
نه دیر نشده باید بست دیگه این کوله بار و
میام به زودی پیشت قرارمونه حرم ایشاالله
بذار تعبیر شه رویام قسم به حق چادر زهرا
آقا به پات میفتم
****
چشم به هم زدیم شبای بی قراری تموم شد
چشم به هم زدیم شبای روضه داری تموم شد
فصل گریه و زاری تموم شد
ترسم از اینِ نباشمو سال بعد و نبینم
زیر خاک باشم نبینم زائر اربعینم
ترسم از اینه حرمو میبینم
آرزوم اینِ که پای روضه ها مو سپید شم
آرزوم اینِ که پیش مادرت رو سفید شم آرزوم اینِ
اگه زنده نبودم یاد کنید از من شبا تو هیئت
اگه دیگه نبودم یاد کنید از من رفتید زیارت
آقا چشم انتظارم که وقت مرگم بیای کنارم
آقا خودت میدونی جز تو به هیچ کس امید ندارم
آقا دار و ندارم
حاج امیر کرمانشاهی / شب اربعین ماه صفر 1398
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار در سایت کتاب وبلاگ و نرم افزار به هیچ وجه مجاز نیست