ای شرر های غمت گشته شمع حرمت
دشمنت هم نبود نا امید از کرمت
تو جگر پاره زهرایی و پاره جگری
بعد زهرا و علی از همه مظلوم تری
سیدی واحسنا سیدی واحسنا
****
غم چراغ دل تو قصه محفل تو
بیت تو قتلگه و یار تو قاتل تو
آب شد آتش و وقف جگر سوخته شد
تن و تابوت تو از تیر به هم دوخته شد
سیدی واحسنا سیدی واحسنا
****
در شب تار بقیع پشت دیوار بقیع
گشته تقدیم غمت اشک زوار بقیع
ای شرار غم نا گفته تو حاصل ما
قبر بی شمع و چراغ تو بود در دل ما
سیدی واحسنا سیدی واحسنا
شاعر: استاد سازگار
حاج محمود کریمی / شب دوم ماه صفر 1397
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار در سایت کتاب وبلاگ و نرم افزار به هیچ وجه مجاز نیست