متن شعر
منو رسوایی منو تنهایی اومدم آه بکشم
من و این دردم میشه برگردم نزار شرمنده بشم
تصمیمم و گرفتم با اینکه خیلی دیره
جز دستای کریمت دستم و کی میگیره
عمر من تباه شد دریای گناه شد
تا گفتم حسین جان گفتی سر به راه شد
ببخش اقا ببخش اقا
****
منِ بیچاره منِ اواره اومدم زار بزنم
از غمِ دوری شده هر جوری عشقت و جار بزنم
همیشه هستی اما منم که از تو دورم
بی چشمه نگاهت کویر سوت و کورم
حق با تو بدم من اما اومدم من
دستام و گرفتی تا ناله زدم من
ببخش اقا ببخش اقا
****
مرا كه اين همه دل خسته ام دلم مشكن
امام رضا شنيده ام كه مرام تو دل شكستن نيست
فزون تر از همه بشكسته ام دلم مشكن
علي بن موسي شنيده ام كه گدا نمي كني نا اميد
من آن گدا سمج خسته ام دلم مشكن
شنيده ام كه به زوار خود نظر داري
به زائرين تو پيوسته ام دلم مشكن
حاج سید مجید بنی فاطمه / شب سوم ماه صفر 1396
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار در سایت کتاب وبلاگ و نرم افزار به هیچ وجه مجاز نیست