تاریخ انتشار:
بازدید: 2,247 بازدید



تو رفتی گله ای ندارم خزونم برا تو می بارم
برای سر تو برادرم یه دنیا دلشوره دارم
شد ارزوی خواهرت تنها با قلب بی قرار
کاشکی سر تو رو زمین اروم بزار نیزه دار
تو بازار خجالت از سرت کشیدم
تو بازار به اخرین نفس رسیدم
تو بازار به جون مادرم بریدم
******
میبینی نمیبینه چشمام نمونده رمقی به پاهام
خدایا چه سر و صدایی ِ دم این دروازه شام
میخنده حرمله حسین چشمات و وا کن و ببین
اطراف نیزه علی پا میکوبه رو زمین
تو بازار حراج روسری و معجر
تو بازار رو نیزه ها علی اصغر
تو بازار رسیده کار ما به آخر
******
رسیده نفسای آخر میفتم یاد تو برادر
گودال سر تو رو میبرن بمیرم برای مادر
میزد صدا تو رو حسین وای از کبودی تنت
دریای خون شدی چرا حتی نمونده پیکرت
بنی تو رو به خاک و خون کشیدن
بنی سر از تنت چرا بریدن
بنی پاشو که تا حرم رسیدن
