اگه بی راهه رفتم این مدت
من و هم مثل حر برم گردون
دست خالی به تو رو زدم اربا
من و با دست پر برم گردون
نذار ابروم بره پیش رفیقام
نذار نوکرت بمونه تیره بختش
تو خودت گفتی من و میخری اقا
نمیخوای باشه ولی الان وقتش
اگه کربلا نباشم اربعین به خدا حیفه
حال التماسم و ببین به خدا حیفه
حسین بطلب ما رو
****
من و با روضه تو میشناسن
من که دست از تو بر نمیدارم
تو همیشه گرفتی دست من و
زندگیم و برا تو میذارم
نمیدونی این روزا چه حالی دارم
دل من داره هوای کربلا رو
اره گریم میگیره وقتی میبینم
کوله بار روی دوش زائرا رو
روی این نوکرت و نزن زمین به خدا حیفه
اگه کربلا نباشم اربعین به خدا حیفه
حسین بطلب ما رو
****
عکس شیش گوشه رو دیدم بازم
میبینی که چشام و دریا کرد
خیر دنیا و اخرت رو فقط
بین روضه هات باید پیدا کرد
میدونم که میشنوی در و دلام و
تو دلم مونده چقدر حرف نگفته
یعنی میشه یه نفر وقت زیارت
یاد این نوکر رو سیاه بیفته
من یه کربلا میخوام فقط همین به خدا حیفه
اگه کربلا نباشم اربعین به خدا حیفه
حسین بطلب ما رو
حاج حسین سیب سرخی / شب سیزدهم ماه صفر 1395
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار در سایت کتاب وبلاگ و نرم افزار به هیچ وجه مجاز نیست