متن شعر
با قد خم و خسته علم کردم اسلامو
با اون دستای بسته گرفتم همه شامو
دیدم اشک دشمن رو ندید هیچکی اشکامو
من دختر فاطمم شاگرد اون مادرم
من فاتح کوفه ام من دختر حیدرم
همه دیدن من و رجز های من
همه دیدن شرر به اشرار زدم
همه دیدن چقدر من و میزدن
کسی ندید چقدر برات زار زدم
***
با چند تا زن و بچه پی کار تو بودم
کی گفته کم آوردم من علم دار تو بودم
برات گریه ها کردم ندید هیچکی اشکامو
با خطبه ی حیدری بالا گرفتم سرم
گفتم که من زینبم من دختر حیدرم
با تیغ دین به قلب کفار زدم
تو کوچه ها غربتت و جار زدم
سر نماز چقدر به یادت بودم
کسی ندید چقدر برات زار زدم
***
روی خاکا که افتادی همه خیمه غارت شد
به دردونه هات ای وای با سیلی جسارت شد
سرت روی نی دیدم ندید هیچکی اشکامو
سرت رو دیدم زدم به چوب محمل سرم
سرم شکسته اگه من دختر حیدرم
چه ناله ها برا علمدار زدم
چه سینه ها برای شیر خوار زدم
همه دیدن چقدر برات زار زدم
کسی ندید چقدر برات زار زدم
***
بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا
تشنه ی آب فراتم ای عجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا
بی سر و سامان تو ام یا حسین
دست به دامان تو م یا حسین
کشته ی افتاده به صحرا حسین
زهره ی منظومه زهرا حسین
بر سر نی زلف رها کرده ای
با دل شیعه تو چه ها کرده ای
.
.
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.