متن شعر
در مسیر عشق من خدایی ام
با ولایتت من ولایی ام
عاشق تو ام کربلایی ام
بی تاب از زیارتم اگر چه بی لیاقتم
در آرزوی دیدنت من عاشق شهادتم
ای شه وفا معدن سخا
شاه کربلا میکشی مرا
بیا نگار آشنا شب غمم سحر نما
مرا به نوکری خود شها تو مفتخر نما
***
عشق تو توخون زادیه عشق تو مگه ارادیه
وقتی عشق برام جهادیه سر رو تن برام زیادیه
عشق من ولی داوره فرزند امیر خیبره
آقامون حسین بی سره من هستم خریدار تو
من هستم گرفتار تو آمادم برا دار تو
من بندم تو دربار تو من عبدم تو بازار تو
فرماندم علمدار تو یا حسین
السلطان ابالحسن ابالحسن ابالحسن
***
فقیر و خسته به درگاهت آمده ام
رحمی که جز ولای تو ام هیچ نیست
تا رضا زهر جفا نوشیده
فاطمه رخت عزا پوشیده
گفت یا رب ز عطش میسوزم
دیده بر راه پسر میدوزم
حجره در بسته و من تنهایم
به خدا من پسر زهرایم
بی امتحان مرا به غلامی قبول کن
رسوا شود دل من اگر امتحان دهد
.
.
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.