متن شعر
تو افتادی دلم لرزید بازم دشمن به من خندید
ولی این دفعه چشماشون به سمت خیمه ها چرخید
بلند شو که داره دیر میشه
بری خواهرم اسیر میشه
بری دخترم دیگه پیر میشه
پاشو عباس علم رو باز بردار نذار که ناموسم
بره کوچه بازار
امان ای دل ای دل
*****
کجا رفت اون قد و بالا چی شد اون چشمای زیبا
شده قلبم مثه مشکت بلند شو از زمین سقا
بلند شو امیر لشکرم
خجالت نکش آب آورم
نکش پا رو خاک ای برادرم
برگرد خیمه سکینه دق کرده رباب زیر معجر
چقدر هق هق کرده
امان ای دل ای دل
*****
اومد بوی گل پرپر شدی آروم دم آخر
نداشتی دست و افتادی با سر رو چادر مادر
دیدی مادرم چه حالی بود
دیدی صورتش شده کبود
اونم دیده رو سر تو عمود
دیدی داداش که زخمی بود بازوش اگه قدش خم بود
لگد خورده پهلوش
وا احمدا چقدر لگد میزنه به این در این بی حیا
ای میخ در لااقل تو قدری کوتاه بیا
داره دنیای علی میسوزه
پیش چشمای علی میسوزه
قصدشون علی بود اما پشت در
فاطمه جای علی میسوزه
میسوزه در به سوز در میخ در میسوزه
میسوزه داره ماردبا پسر میسوزه
یارالی ننه
.
.
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.