چشماتو وا کن حالم خرابه
بدتر از این بوی خاکستر و دود بوی شرابه
میگم بابا شاید منو یادت رفته
نپرسیدی حال منو چندین هفته
دور از چشم تو بابا وای حرم سوخت وای
پرم سوخت وای نگاه کن سرم سوخت وای
*****
زخم کف پام سوغات راهه
چشماتو وا کن ببینی که از دوره چشمام سیاهه
بدون تو بابا گرسنه خوابیدم
تا که دیدم زجرو حسابی ترسیدم
دیدی رو دستام جای وای طنابه وای
می میرم وای رو خاک خرابه وای
*****
شرمی نکردن از خواهر تو
از بس که تو این مسیر هی می افتاد از نی سر تو
تو از نی افتادی من از روی ناقه
رو دست و پام جای طناب و شلاقه
مثل موهات موهامو وای سوزوندن وای
تو بازار وای منو می کشوندن وای
*****
شمر از تو گودال فهمیده انگار
که از کمر قامت تو شده خم بعد از علمدار
داره سمت گودال عجولانه میره
چرا زینب چشم رباب و میگیره
با چکمه روی سینه وای میشینه وای
نبرید وای رقیه میبینه وای
.
.
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.