بابا از غمو درد تو می نالم
ببین که سوخته پر و بالم
گریه زاری شده احوالم
ای وای ای وای ای وای ای وای
بابا میریزه اشکام دونه دونه
نمیشه موهام دیگه شونه
آخه پر از لخته خونِ
ای وای ای وای ای وای ای وای
سر و روی تو سوخته موی تو
سر تو بابا مگه کجا بوده؟
چرا زیر چشمای تو کبوده؟
ای وای ای وای ای وای ای وای
بابا بار غمت رو شونه بردم
نبودی چقدر سیلی خوردم
خودمو به عمه سپردم
ای وای ای وای ای وای ای وای
بابا ببین چشم ترم میسوزه
بد جور بال و پرم میسوزه
داره موی سرم میسوزه
ای وای ای وای ای وای ای وای
چشم تو دور دید با لگد کوبید
شبیه مادر پهلومو شکستن
میبینی دستو بازومو شکستن
ای وای ای وای ای وای ای وای
بابا دستامونو بستن با طناب
میگه عمه با حال خراب
ما کجا و مجلس شراب
ای وای ای وای ای وای ای وای
بابا میدونی که چقدر عزیزی
میدیدم اشک غم میریزی
وقتی که شد حرف کنیزی
ای وای ای وای ای وای ای وای
چشم من گریون دل عمه خون
دیدم با خیزران میزد به لبهات
خودم فهمیدم از چشمات
ای وای ای وای ای وای ای وای
.
.
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.