متن شعر
امان از بازار امان از آزار
زدن زنها رو جلوی بازار
حلقه زدن دور مخدرات
هلهله کردن واسه دخترات
نزاشتن نامردای بی حیا
حتی یه جای سالمم برات
وای معجرا رو بردن زینبو آزُردن
دختراتو تو شام کوفه سیلی خوردن
وای ای وای
****
عبا را بردن قبا را بردن
به سمت کوفه زنا را بردن
بعد از تو نامردای بی حیا
با مرکب ریختن توی خیمه ها
بردن زنهای اهل خیمتو
با دست بسته تا شام بلا
وای راءست از نی افتاد زینب تو جون داد
مادرت با گریه میزد از دل فریاد
وای ای وای
****
پر از آشوبم ببین محبوبم
کنار گودال به سر میکوبم
پاره پاره مردن پیکرتو
به غارت بردن انگشترتو
کجایی که دارن حرومیا
اسیری میبرن خواهرتو
وای بین این آبادی تشنه لب جون دادی
دیدمت تو گودال رو زمین افتادی
وای ای وای
.
.
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.
عالییییییییی و بی نظیر سلطان نوحه لطمه