امان از دنیا بمیره بابا که ذبحت کردن رو دستم اینها
ندارم سامون چشام شد گریون سرت رو دستم شده آویزون
جون میدی روی دستای پدر
حنجر تو کجا تیر سه پر
حرمله داره میخنده به این
چشمی که از غم تو شده تر
وای غنچه بی سر من ای علی اصغر من
حاجی کوچک من ای ذبیح اکبر من
وای ای وای
*****
ندارم چاره شدم بی چاره منو کشته این گلوی پاره
دلم رو کنده لبت میخنده سر کوچیکت به مویی بنده
مادرت میشه از غصه هلاک
تا میبینه گلوی تو رو چاک
سخته واسم با دستای خودم پیکرت رو بزارم زیر خاک
وای آرزو های منو مادرت رفت به فنا
از خجالت تنتو میبرم زیر عبا
وای ای وای
*****
امان از مادر که میشه مضطر رباب از غصه میمیره آخر
گلوی پاره سر شیرخواره الهی غارت نره گهواره
جون میده مادر تو به خدا
تا سر تو نره روی نیزه ها
وای از اون لحظه ای که میبینه
پیکرتو به زیر دست و پا
وای بی قرار مادرت لحظه لحظه پسرم
وای اگه بیفتی از روی نیزه پسرم
وای ای وای
.
.
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.