از عرش از میان حسینیه خدا
آمد صدای ناله حی علی العزا
جمع ملائکه همه گریان شدند و بعد
گفتند تسلیت همه بر ساحت خدا
جبریل بال خدمت خود را گشود و گفت
یارب اجازه هست شوم فرش این عزا
آدم ز جنت آمد و ناله کنان نشست
در بزم استجابت بی قید هر دعا
او که هزار بار به گریه نشسته بود
یک یاحسین گفت و همان لحظه شد به پا
آری تمام رحمت خود را خدا گرفت
گسترد بر محرم این اشک و گریه ها
آن گاه گفت روضه بخوان ایها الرسول
جانم فدای تشنه لب دشت کربلا
روضه تمام گشت ولی مادری هنوز
آید صدای گریه اش از بین روضه ها
شاعر: رحمان نوازنی
.
.
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.