


متن شعر
زنده ماندم شب غمت آمد
ماه شب های ماتمت امد
ساعت کار گریه کردن شد
فصل باران نم نمت امد
حضرت یاس ناله سر داد و
بوی سیب محرمت امد
مادرت گریه کن صدایم کرد
گفت شب های محرمت امد
من شنیدم که اشک مرهم توست
کشته اشک مرهمت امد
بوی پیراهنی که غارت شد
تا حوالی پرچمت امد
دل من را به کربلا ببرید
تا فراسوی نیزه ها ببرید
امدم تا که نوکرت باشم
نذری پای منبرت باشم
منت توست بر سرم ور نه
من که هستم که یاورت باشم
اذن گریه بده به چشمم تا
زخمی زخم پیکرت باشم
یا که با گریه های ده شبه ام
مونس داغ مادرت باشم
گریه کردم برای پیروهنت
جان عالم فدای پیروهنت
سید مجید بنی فاطمه
برای مشاهده جدیدترین اشعار
به صفحه اصلی سایت مراجعه کنید
مهجه در فضای مجازی؛ به ما بپیوندید

