نمیتونم که تحمل بکنم سید مجید بنی فاطمه + متن شعر

بازدید: 1,243 بازدید
سید مجید بنی فاطمه
.

 

متن شعر

نمیتونم که تحمل بکنم

عزیزم یه لحظه دوری تو رو

حالا که داری میری برو ولی

جلو چشم من یه ذره راه برو

میدونم که میکشن پیغمبرم رو

میبی حال و روز این حرم رو

نمیخوان که ببینن روی خاکا

بدن چاک و چاک اکبرم رو

وداع اخرت با من دل زینب رو سوزونده

میری و پشت راه تو نگاه خواهرت مونده

ولدی اه و واویلا

************

بغلت میکنم هر جوری شده

اگه هلهله بهم امون بده

باید عمه زینبت کمک کنه

راه خیمه رو بهم نشون بده

نمیشه پیکرت رو جا به جا کرد

تا پهلوی تو خون تازه داره

چقدر نیزه شکسته ریخته دوریت

اخه کینم دیگه اندازه داره

تنت پاشیده شد از هم تو چنگ گرگا افتادی

عصای پیری بابا چشات باز بود و جون دادی

ولدی اه و واویلا

************

چشات و واکن و …. بابا

خودش و رسونده بالا سر تو

اخه از کجا باید جمع بکنم

پسرم بقیه پیکرت و

تن تو رو زمینه نیمه جونه

کی تو رو تا به خیمه میرسونه

تو میخوای که بابا عزیزم

ولی تو حنجر تو لخته خونه

میشه که از زمین پاشی  بگیری دست بابا رو

میبینم زخم پهلو رو  میبینم داغ زهرا رو

ولدی اه و واویلا

برای دانلود صوت کلیک کنید

سید مجید بنی فاطمه
برای مشاهده جدیدترین اشعار
به صفحه اصلی سایت مراجعه کنید

مهجه در فضای مجازی؛ به ما بپیوندید

Telegram | Eitaa | Bale | Rubika

متن کامل

.