


متن شعر
رسیده خزان حرم برو ای جوان حرم
کنون که خمیدم ز تو دل بریدم
ای دار و ندارم رفتی از مقابل
دنبالت نگاهم غرق خون شده دل
کن نظری به ما علی حیدر کربلا علی
تربته شفا حسین ساکن کربلا حسین
********
به خون دست و پا میزنی پدر را صدا میزنی
رمق رفته از پا شدی اربا اربا
با خونت گرفتی خاک کربلا را
از کامت در ارم این خون لخته ها را
مرا بزن صدا علی حیدر کربلا علی
رسیدم به غم خانه ات
دلم گشته هم خانه ات
به جوش و خروشم علم روی دوشم
ای نامت برابر با ایات قران
دستم را گرفتی تا گفتم حسین جان
تربته شفا حسین ساکن کربلا حسین
سید مجید بنی فاطمه
برای مشاهده جدیدترین اشعار
به صفحه اصلی سایت مراجعه کنید
مهجه در فضای مجازی؛ به ما بپیوندید

