متن شعر
علمدارم سپه دارم گره خورده بی تو بر کارم
امید حرم شکسته پرم پس از تو تنها و بی یارم
ز جا برخیز پناه حسین نظر کن بر اشک و اه حسین
خودت دانی که بعد از تو محیا شد قتلگاه حسین
ابوفاضل
ز داغ تو شدم دلگیر تن تو کجا این همه شمشیر
عمود کین شکسته سرت نشسته به جسمت هزاران تیر
به لب دارم نوا عباس شده دستانت جدا عباس
مزن بازوی خود بر خاک مسوزان قلب مرا عباس
ابوفاضل
دلم خون شد ز داغ غمت به غارت رفته تمام تنت
چه شد با تو برادر جان چرا پاشیده ز هم بدنت
به خون خفتی برابر من پس از تو چه سازم برادر من
ببین خندد عمو از کین به حال من و قلب مضطر من
ابوفاضل
شده مشک تو صد پاره شود زینب بی تو آواره
به امید تو خوابیده علی اصغر بین گهواره
از ان ترسم در این صحرا شود زینب بی کس و تنها
اسیر عدو رود زین پس به بزم شراب اه و واویلا
ابوفاضل
.
.
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.