متن شعر
گرچه یتیمم ابن الکریمم
گفتی شهید بلای عظیمم
من بی قرارم طاقت ندارم
اخه چجور تو حرم تاب بیارم
قاسم فدای غربتت عمو جون
جای حسن بده تو اذن میدون
شاگرد رزم حسنم وای
مرد شیر جمل منم وای
****
یا سر رسیدم زخمات و دیدم
از پیکرت تیر و نیزه کشیدم
میبینی زینب با سم مرکب
شد پیکرت زخمی و نا مرتب
ای وای چقدر عوض شده تن تو
غرق به خون و پاره پیرهن تو ای وای
لرزه افتاده به تنم وای
ای یادگار حسنم وای
****
زخمی سینه گریم از اینه
نیزه به پهلو زدن وای مدینه
ای وای مدینه ازار و کینه
مادر میگفت از این درد سینه
مثل تو ضربه خورده بود به پهلوش
اومد عدو مثل تو رد شد از روش مادر
افتادم یاد مادرت وای
یاد اشکای خواهرت وای
.
.
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.