


متن شعر
قدم قدم حیرونه سرگردونه
یه قافله که پا رکابش بارونه
وای کربلا
خدا چرا خیس چشماش شکسته قلب ستاره
یه خواهری مثل بارون واسه برادر میباره
دنیا نداره مثل تو برادری بگو قراره قلب بی قرارمی
کم نشه سایت از سرم برادرم اگه میشه بهم بگو کنارمی
وای کربلا
****
نفس نفس حدیث رفتن می خونی
حسین من داری من و می ترسونی
وای کربلا
به پا نکن خیمه وقتی قراره اتیش بگیره
غریبی پیداست تو چشمات الهی خواهر بمیره
میدونم این سفر تهش شهادته میدون بی تو قسمتم اسارته
میدونی سرنوشت خیمه های تو اتیش دشمن و هجوم و غارته
وای کربلا
****
تپش تپش دلم از این غربت خونه
کی گفته که بریدن از تو اسونه
وای کربلا
سرت میره روی نیزه تنت تو صحرا میمونه
یه مادری توی گودال برا تو روضه می خونه
میبینمت رو خاک کربلا حسین میزنی روی خاکا دست و پا حسین
بدون تو شکسته میشه حرمتا کسی نداره اعتنا به ما حسین
وای کربلا
سید مجید بنی فاطمه
برای مشاهده جدیدترین اشعار
به صفحه اصلی سایت مراجعه کنید
مهجه در فضای مجازی؛ به ما بپیوندید
Telegram | Eitaa | Bale | Rubika

