دلم در سوگ یاران خون خون است
سپهر دیدگانم نیل گون است
را روز ازل مجنون نوشتن
آخ نصیبم جرعه ای از خون نوشتن
ندارد سینه ام جز اه و ناله
آخ به خون دیدم بنفشه یاس و لاله
آخ خودم دیدم گلم پرپر به خاک است
تنش از تیر و نیزه چاک چاک است
آخ خودم دیدم که انگشتر ندارد
به خاک افتاده اما سر ندارد
سه غم اومد به جونوم هر سه یک بار
غریبی و اسیری و غم یار
غریبی و اسیری چاره داره چاره داره
مرا سوزد غم یار و غم یار
.
.
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.