

نامه ها امضا شدند و آستین ها تا شدند متن شعر مداحی
نامه ها امضا شدند و آستین ها تا شدند
دور مسلم کوفیان جمع گشتند و به سرعت جمع را منها شدند
کودکان ضرف شیر عاقبت در کوفه و کرب و بلا بابا شدند
بر نمازش کوفیان اقتدا کردند اما در سجودش پا شدند
مسلم و طوعه سپس تن به تن در جنگ با نامردمان تنها شدند
***
دست بسته با طناب آه آوردند مسلم را شبیه افتاب
کوفیان دیدند که سر زده خورشید بر دار الاماره بی نقاب
حرمله ان جا هم اه با سه تا تیر سه شعبه داد مسلم را عذاب
وای گفتم حرمله چند شب دیگر فقط مانده تا بس کن رباب
مسلم از هم ریخته مثل ظرفی که بیفتد از بلندی با شتاب
با حساب بچه هاش نسل خود را داد پای کربلا با این حساب
حاج محمود کریمی
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.mohjat.net