شب عاشقی وقت بارونه
چشا ابری لب ها خندونه
شب آخر عمر اربابه
که دیگه تو این صحرا مهمونه
ولی امشب کسی حال دل زینب رو نمیدونه
رقیه داره میزاره آروم
سرش رو روی پای بابایی
یه مادر داره واسه ی بچه اش
تویه خیمه میخونه لالایی
****
لالا لالا گل پونه ی من
تب خونه من بزار باز سرت رو
روی شونه من
رازی بودم یکم دیر بخوابی
ولی سیر بخوابی نه اینکه عزیزم
با این تیر بخوابی
دم خیمه مادرت افتاد
تویه خیمه خواهرت افتاد
رو دست بابا گل بابا
سرت از پشت سرت افتاد
****
ولی یه خواهر با حال مضطر
میکوبه بر سینه و بر سر
غریب مادر غریب مادر
میگه ای عزیز دل مادر
بشین پای حرف های این خواهر
بزار تا گلوت و ببوسم من
که فردا دیگه نداری سر
گل زهرا گل زینب
میشی فردا لاله ی پرپر
چی میخواد سر من بیاد که تو
آروم میکنی این دل خون و
چی میشه تو این صحرا فردا شب
که جمع کردی خار بیابون و
عزا می گیریم اسیری میریم
پس از تو از زندگی سیریم
غریب مادر غریب مادر
.
.
متن شعر مداحی شب عاشقی وقت بارونه
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.